پاسخی زیبا به این سؤال: چرا از مرگ میترسیم و دوستش نداریم؟
از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده است که ایشان فرمودند:
امام حسن مجتبى علیه السّلام دوست شوخ طبعی داشتند، چند روزى نزد آن حضرت نیامده بود، روزى آمد، امام مجتبى علیه السّلام به او فرمودند :
حالت چطور است و شب را چگونه به بامداد رساندى؟
عرض کرد:
صبح کردم در حالیکه به خلاف آنچه خود دوست دارم و آنچه خدا دوست مىدارد، و آنچه شیطان دوست مىدارد هستم.
امام حسن علیه السلام خندیدند، و فرمودند:
این چگونه حالی است؟
عرض کرد: چون خداى عزّ و جلّ دوست دارد وى را اطاعت نمایم و نافرمانیش نکنم، و من چنان نیستم، و شیطان دوست مىدارد معصیت خدا را انجام دهم و فرمان بردار او (خدا) نباشم و چنان نیستم، و من دوست دارم که نمیرم ولی چنان نخواهد شد و من خواهم مرد.
در این هنگام مردى براى حضرت به پاخاست و عرض کرد:
اى پسر پیغمبر خدا، چرا ما از مرگ بیزاریم و آن را دوست نمىداریم؟
امام حسن علیه السّلام فرمودند:
به خاطر اینکه شما سراى آخرت خویش را ویران ساختهاید، و دنیاى فانى خود را آباد، و مایل نیستید از آبادى به ویرانى جابجا شوید.
منبع: معانی الأخبار، ص۳۸۹.